سوای مرگ ارنستو چهگوارا، مرگ هیچ سیاستمدار دیگری نتوانسته است به اندازه مرگ بحثبرانگیز سالوادور آلنده، نمادی برای سبعیت و در عین حال آرمانخواهی جنبش سوسیالیستی آمریکایلاتین دهههای ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ میلادی باشد. او که در اصل پزشک بود، نخستین سیاستمدار مارکسیستی بود که در آمریکایلاتین با رأی مردم به قدرت رسید.
آلنده سوسیالیستی میانهرو بود که جناح چپ شیلی را متحد کرد و تا زمانی که قدرت را در دست داشت پروژهها و طرحهای بلندپروازانه ملیگرایانهای را در پیش گرفت. اقداماتی که موجبات خشم جناح راست شیلی و قدرتهای خارجی را فراهم آورد. در ماه سپتامبر سال ۱۹۷۳، ژنرال پینوشه، با همکاری و پشتیبانی ایالات متحده حکومت آلنده را برانداخت و حکومت دیکتاتوری خود را بر پا کرد. حکومتی که نزدیک ۲ دهه شیلی را با مشتهای آهنینش اداره کرد و هزاران کشته و تبعیدی برجای گذاشت.
روز ۱۱ سپتامبر ۱۹۷۳، نیروهای ارتش به رهبری پینوشه به کاخ ریاستجمهوری شیلی یا پالاسیو لاموندا حمله کردند. علیرغم حمله سربازان پینوشه به لاموندا، آلنده گفته بود که آنها نخواهند توانست زنده دستگیرش کنند. در همین حین و پیش از اینکه کاخ به تصرف نیروهای کودتا درآید، آلنده سخنرانی مشهور وداع خود با مردم شیلی را به صورت زنده از رادیو انجام داد. او در این واپسین دقایق حیاتش خطاب به مردم شیلی از عشقش به میهن و ایمان عمیق و خدشهناپذیرش به آینده گفت.
او گفت که تعهدش به مصالح شیلی اجازه نمیدهد راه سادهتر را انتخاب کند و پیشنهاد فرار از کشور را بپذیرد و اینکه اگر تسلیم شود «خائنین» از آن ابزاری تبلیغاتی خواهند ساخت. و سرآخر از سخنانش اینطور برمیآمد که قصد دارد تا آخرین قطره خونش بجنگد.
حوالی ساعت ۵۰: ۱ رئیسجمهور آلنده به نگهبانان کاخ و تمام کسانی که آنجا بودند دستور داد تسلیم شوند. نگهبانان و سایر افراد صفی از طبقه دوم کاخ تا درب خیابان مورانده به صف ایستادند. آلنده با تکتک آنها دست داد و از آنها تشکر کرد که در این دقایق سخت در کنار او ماندهاند. او از انتهای صف شروع کرد و تا بالای پلهها رفت، بعد رفت سمت تالار استقلال که در شمال شرقی طبقه دوم کاخ بود.
بقیه در ادامه نوشتار ثبت دامنه
ادامه مطلب |